زندگیم میشه به قبل بعد تو تقسیمش کرد :')

زمانی آرام شدم در آغوش گرمت که خاکستری بیش نبودم :) 🎈

زندگیم میشه به قبل بعد تو تقسیمش کرد :')

زمانی آرام شدم در آغوش گرمت که خاکستری بیش نبودم :) 🎈

متغیر

چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۵۲ ب.ظ

#پارت_11

#متغیر

هردوبه اتاق قدیمی مازیار رفتیم همه چیز آماده و محیا بود خسته بود، قصد بر مزاحم شدنش نداشتم به اتاق خودم برگشتم زودترازآنچه که فکر میکردم به خواب فرو رفتم...

صبح باچیزی که درموهایم وول میخورد و ریز ریز میخندید بیدار شدم موهام از دست مازیار بیرون کشیدم و به زیرپتو پناه بردم -بلند شو تنبل خانم +تو باز امدی خانه خواب منو گرفتی؟! خنده ای کرد که از صدای پاهایش متوجه شدم دارد دور میشود و صدای پیانو بلند شد. انگار پارچ آب سردی خالی کرده باشن رویت . سرجایم نشستم و گفتم:بیا بابا بیدار شدم از خط قرمزمن دورشو خندید. -پایین منتظرتم باشه ای گفتم که رفت... صبحانه را باهم صرف کردیم، مازیار حدود یک ساعتی به اتاق مام رفت و بعدش هردو برای قدم زدن بیرون رفتیم... روز مفرح و شادی شد به جنگل رفتیم و سپس به بازارچه سرزدیم ودرکافه ای که درآنجا بود ازغذاهای سنتی خوردیم به پارک ساحلی رفتیم ،عصر به خانه برگشتیم مام از روزی که مازیار آمده بود خوشحال بود بیشتر صحبت میکرد،بیشتر میخندید و بامن کاری نداشت تنها جوابم باملایمت میداد امروز جولیا بعد ازمدت ها میخواست برای شام به خانیمان بیاید دوشی گرفتم در اتاق درحال حاظر شدن بودم که تقه ای به در خورد موجود پرسروصدایی وارد شد که اون کسی نبود جز جولیا ساعت ها به گفت و گو پرداختیم به آشپزخانه رفتم که چیزی بیارم برای سرگرمی برای تماشای فیلم درپله ها بودم که صدای جیغ جولیا شنیدم که ظرف پاکن از دستم رهاشد سریع تر خودم به اتاق رسوندم جولیا همچون جنینی ترسیده درکنج تخت خواب جمع شده بود نگاهش به پنجره بود درب پشت سرم بستم +هیسسس چیشده جولیا؟!! با دست لرزون اشاره ای به پنجره کرد میتونستم حدس بزنم چیشده صدای مازیار از پشت در می امد سریع بیرون رفتم به چهره نگرانش لبخند پته پهنی زدم با استرس گفتم بله -صدای جیغ شنیدم و با دست اشاره ای به پله ها کرد و این پاکن های روی زمین +ه...یچی بابا این جولیا تنهایی داشت فیلم ترسناک میدید ترسیده -اهاا... گویا خودتم کمی ترسیدی +اممم اره دیگه سری تکان داد به اتاقش رفت نفس اسوده ای کشیدم درو بستم پوووف به خیر گذشت....

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۵
crystal :)❄

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی